زندگی عاشقونه مازندگی عاشقونه ما، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 26 روز سن داره
عشقم محمد امین عشقم محمد امین ، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 12 روز سن داره
نفسم ثمین نفسم ثمین ، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 23 روز سن داره

امین و ثمین عزیزم

من یه مادرم با یه دنیا خاطره مادرانه😊

اندکی تامل...

تو زندگی همه ما، یه سری آدما هستن که بودنشون کافیه تا حال دلتون خوب بشه... انگاری کار دیگه ای بلد نیستن جز اینکه حالت و خوب کنن اصلا هم براشون مهم نیست چقدر حالتون گرفتس...از بس چگالی بودنشون بالاست ...آدمایی که انگار یاد نگرفتن بد باشن...آدمایی که یه رنگ خاصی ان..یه رنگی که تو هیچ جعبه مداد رنگی پیدا نمیشه...شاید خدام همین رنگی باشه نمیدونم...اینجور آدما به شدت خودشون هستن... تظاهر نمیکنن ...دروغ نمیگن...نقش هم بازی نمیکنن....آدمایی که وقتی باهاشون حرف میزنی انگار داری تو حوض آرامش آب تنی میکنی...وقتی میخندن دنیات قشنگ تر میشه...حتی وقتی بهت اخم میکنن ته دلت دوست داری بپری بغلشون کنی...اصلا حرفم و پس میگیرم این...
24 بهمن 1397

مادرانه

عشقولیای عزیزم سلااااام😊 میدونم...میدونم بازم دیر سر زدم...ولی باور کنین انقدر سر مامانی شلوغه که حد نداره...❤ نفسای من شکر خدا دیگه کاملا مستقل شدین الان دیگه واقعا میفهمم بچه های شیر به شیر چه نعمتین...😍😍 امین جونم حسابی مرد شدی خیلی از کارات و خودت انجام میدی ، حسابی زبون میریزی و دل من و بابایی رو میبری...چند وقت پیشا تو اتاقتون مشغول بازی بودین یهو ثمین خانوم خوراکیشو بهت داد ...فدات شم انقد ذوق کردی پریدی ابجیت و بغل کردی و بهش گفتی تو چقد نازی ...من تصمیم گرفتم بزرگ شدم بیام خواستگاریت...و من چی کشیدم تا تونستم به روی خودم نیارم...😂😂😂😂 فدات شم که همیشه یهو ابراز احساسات میکنی...انشاالله بسلامتی بزرگ بشی ...
23 بهمن 1397
1